پس از فریاد بلند دکتر کاظم رجوی علیه نقض سیستماتیک حقوقبشر و قتلعام زندانیان سیاسی، خامنهای فرمان قتلش را صادر کرد و چهارم اردیبهشت ۶۹ تیمهای ترور خامنهای حکم را در حومة ژنو اجرا کردند.
مجاهدین بلافاصله قاتلان را شناسایی کردند و اسنادش را در اختیار مقامات سوئیس و انترپل قرار دادند اما اقدامی صورت نگرفت.
حتی ۲سال بعد، هنگامیکه ۲تن از قاتلان در پاریس دستگیر شدند، به جای محاکمه به ایران مسترد شدند و چندی پیش سوئیس با این توجیه که ۳۰سال از موضوع گذشته، پرونده را مشمول مرور زمان و مختومه اعلام کرد.
بهدنبال این تصمیم، کارزار گستردهٔ دادخواهی دوباره آغاز شد.
شورای ملی مقاومت ضمن ارائهٔ اسناد جنایت، خواهان صدور حکم جلب بینالمللی برای خامنهای و همهٔ دستاندرکاران جنایت شد و سرانجام دادستان با استناد به اینکه علت اصلی ترور، نقش ویژهٔ دکتر کاظم رجوی در افشای قتلعام ۶۷ و پیگیری جنایت بود، اعلام کرد پرونده باید در چارچوب نسلکشی و جنایت علیه بشریت باز بینی شود بنابراین مشمول مرور زمان نمیشود.
شکست نظام قتلعام در این پرونده بازتاب گستردهیی در رسانههای خارجی داشت.
این پیروزی که محصول جوشش خون شهیدان در پرتو جنبش دادخواهی است، نشان داد با اقتدار مقاومت و جنبش دادخواهی، دیگر قلدری و باجخواهی خامنهای کارآیی ندارد.
روز ۴شهریور وزارتخارجه آمریکا ضمن اعلام اسامی ۱۳تن از قاتلان دکتر کاظم، تصریح کرد که این افراد در طراحی ترور بیرحمانه در سوئیس بهعنوان بخشی از بسیج تروریسم جهانی رژیم ایران دست داشتند تا نشان دهند هیچکس در هیچ کجا از دست رژیم در امان نیست.
آری! خامنهای با پشتوانهٔ سیاست مماشات، درید و کشت اما جنبش دادخواهی گلویش را میفشارد.